وبلاگ :
كافه محلي است براي جمع شدن وسرچشمه آغاز زايش هرچشمه است
يادداشت :
بدون شرح باكلي شرح
نظرات :
1
خصوصي ،
14
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
محمد فياضي
خب ايني كه شما ميگيد شدني نيست !
اين كه يك سري مسائل فقط توي يه مقطع زماني و يه سن خاص پيش بياد و يه سري ديگه توي يه مقطع ديگه !
بهرحال دنيا قوانين خودشو داره و داره روي همون قوانين هم پيش ميره .حتي اگه اون چيزي كه شما ميگيد هم اتفاق مي افتاد باز اگه براي من يه اتفاق مي افتاد كه بايد تصميم ميگرفتم و نميتونستم ، به خدا ميگفتم خدايا چرا الان ؟ چرا ديرتر اين اتفاق نيفتاد ؟ چرا زودتر نيفتاد ؟ اصلا چرا من ؟ چرا چرا چرا ... ؟؟
ميبينيد ؟ به نظر من اين چراها علاوه بر اينكه تمومي ندارن ، منطقي هم نيستند .
پاسخ
همه ايناكه گفتين قبول دارممنم گاهي به خداجونم ميگم چرا،گفتم باهاش دعواميكنم اماآخرشم ميگم پس من نه يكي ديگه ،يكي ديگه چه گناهي كرده .خداجون ببخش كه من بنده تم وهمش شاكي.ببينين من ايناروميفهمم امابازميگم چرا؟پس قبول كنين پذيرش اختيارم سخته