تسبیح دیجیتال

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
   1   2      >
 
+ موسي 
سلام، تا حالا از کل پست هاي شما بيشتر از 5 تا نخوندم. ولي جات خالي اين "کيمياگر و افسان? شخصي من" به قدري چسبيد که يه آن مي خواستم بگم قشنگترين متن تو اين کافه همينه! ولي موسي2 بهم گفت که: هي پسر تو با يه نويسنده معمولي طرف نيستي حالا کجاشو ديدي.
درد و بلايت بخورد در سر هر چه کافه گردان نا بلد وبلاگ نويس نما.
پاسخ

ممنون.اين متن خيلي طرفدارداره.شايدبخاطراينكه همه تجربه افسانه هامون روداريم.ممنون.انقدرام تعريفي نيستم
+ قلعه 

كافه چي اين چاييتون خيلي تلخ بود .خيلي مونده .شايد از مهر ماه 88 دم كشيده بوده .

پاسخ

نوش جان.مزه ي قورمه سبزي به سوختنشه. مزه چايياي مام به موندگيشونه.هرچيزي بوي نم بده يعني کهنگي.کهنگي يعني سادگي....اماتلخ بي انصافيه.اين همه توت خشک.خرما...
+ roben 
بازم كه بد اخلاقي كردي
منم فكر مي كردم خرداديم اينو شناسنامم بهم گفته بود اما مادرم گفت اسفندي هستم. پروفايل رو هم بر اساس شناسنامه نوشتم
داوا داوا ديسن بااا، احسان چوخ خوش اخلاقدي
پاسخ

خب منم براساس شناسنامه تون گفتم...ببخشيد...ميدونين من كلا اخلاقم گنده تقصيرشمانيست ...آجي بيبرم...الله المسين اجيم چيخسين...شماببخشيد...ولي داي بي انصاف ليخدي مني احسان نان مقايسه المه الله گورستمسين...
+ roben 
من كه نگفتم شاگرد كافه چي بشم

يا تو خردادي نيستي يا من، البته من كه نيستم فكر كنم برا همين مي زنيم تو سر و كله هم
پاسخ

خب من خردادي نيستم...همه ميدونن من مرداديم.چون توپروفايلم دروغ ننوشتم.من فكرميكردم شماخردادي هستين.منم نگفتم شاگردشين.بفرمايين يه دانگ كافه به نامتون.بازم؟؟؟درخواست؟امر؟فرمايش؟
+ roben 
من دوست دارم يه ميز مخصوص يا به نوعي يه لژ اختصاصي تو كافه داشته باشم اگه امكانش نيست، پس پشت ميز جام بده
پاسخ

فكركنم تاحالا متوجه شدين اينجايه كافه يعموميه ازاونا كه تقريبا يه مركزداره برابحثاي ادبي...لژنداريم اماخب بفرمايين روصندلي كافه چي


ممنون از نظرت عزيزم

پاسخ

خواهش ميكنم.خيلي ممنون
+ حسين 
قابل نداشت
پاسخ

ممنون
+ کي ام؟ 
فک مي کنم بايد افسانه هاي شخصيمون رو وسعت بديم و اصطلاح افسانه رو از خواسته هامون کسر کنيم و ...
نمي دونم شما چه جوري ميبينيش..ولي من فک مي کنم بايد براي رسيدن به مهم ترين چيزها که تو ضميرمون ليست شده بايد ادعا و عناوين رو هم بي خيال بشيم! و از زبون هرکسي، نگاهش، راهش و ... سعي کنيم به چيزي برسيم که تو اون وجود قرار گرفته..
بايد آگاهانه تر عمل کنيم که بتونيم تعريف کنيم و بعد برسيم.. و اين آگاهانه عمل کردن حتي شامل نگاهمون هم ميشه که توش حس کمتربيني نسبت به آدمي که حتي شايد واقعا يا به گمانمون ازون بيشتر مي فهميم نباشه!
دوست عزيزم! نميدونم نگاهمون يا هدف و زندگيمون چقدر نزديک همه و همين حس اينجا مدام بهم نهيب ميزنه که شايد...
ولي اميدوارم هم من بتونم نيتم رو به اين سمت ببرم که پي نقد شدن و فهم بيشترم نه اظهار يه حرف، و هم شما با اين ديد ببينينم..يا با ديدي بالاتر و واقعي تر از اين..
پاسخ

منم بااصطلاح افسانه شخصي موافقم نيستم فقطنخواستم به كتاب كيمياگردربيان دخالت كنم.راستش بنظرم كلمه ي جالبيه.نميدونم منظورتون ازلقب وعنوان چيه.اگه فكرميكنين من خودموبالاترازخانوم تونوشتم ديدم بايدبگم اصلا!من توجاي جاي نوشتم دارم اعتراف ميكنم كه من تاحالا فقط ادعاي درس خوندن وفهميدن داشتم.نميدونم منظورتون ازآگاهانه عمل كردن چيه خوشحال ميشم بيشترتوضيح بدين.اماتااون جايي كه خودم فهميدم وميتونم من ازذره ذره اتفاقات اطرافم بقول كوئيلونشانه ميخام بفهمم. چون نميشناسمتون نميتونم بگم چقدرشبيه هميم منظورم اما من هميشه منتظرنقدم وواقعا خوشحال ميشم نوشته هام نقدشن .چون نوشته هام هم نوشته ان هم دغدغه هاي من به سوي افسانه هام.واقعا خوشحال ميشم.بازم تشريف بيارين.چايي اول مهمون كافه چي.شمام بفرمايين.بازم منتظرتون هستم
+ roben 
و سلام ...

من كه قبلاً مي اومدم حالا نميدونم از وقتي رفتم ميزمو يكي ديگه صاحاب شده يا نه
پاسخ

سلام.مااينجا ميزامون صاحاب ندارن.همه ميان ميرن.يه كافه ي ادبي براي تبادل نظردرمورد نبايد نوشتن هاي كافه چي.شمابياين اگه جانبود پشت ميز كافه چي جاتون ميديم.البته معماري داخلي كافه ي مايه جورديگه است براهمه جاميشه...شايديه روز پلانشوكشيدم
+ حسين 

سر سر سر

اينم 3 تا سر

چطوره ؟

خوبي شما ؟!

پاسخ

ممنون....مرسي بابت همهه سرزدناتون
سلام. اين پيام در ايميل هاي من آمده بود.منبعش رو نمي دونم
پاسخ

درسته....درهرصورت جالب بود
+ م.م 
اين يک ضرب المثل است "آش خالته بخوري پاته نخوري پاته:منظورم زندگي است وما بخواهيم نخواهيم مثل آش خاله وبال گردنمون هست ......مگه من تو را مي شناسم که توهم بخواهي منو بشناسي يک کافه چي ويک مهمان پشت در منتظر که گاهي از سرما مي لرزدوشعر زمستان را تکرار ميکند به جاي معرفي خود
پاسخ

ممنون...گرفتم...نه خيلي خوش اومدين...خودمم پشيمون شدم ازاين كه كارت شناسايي خواستم اينجا يه كافه است وكافه يعني يه مكان دمكرات با درباز كه هركسي ميتونه بيادداخل وقاطي فضاي گرم ومحفل صميمي اش بشه....ببخشيد
+ يه دوست 
مرسي کافه چي ميبينم که سرت خلوت شده و دوباره زدي به ..............
به تناسب فعل و فاعلت دقت کن 
قشنگ بود

پاسخ

خواهش...خوبي؟آقاتون خوبن؟ماكه پيداتون نميكنيم شايداينجا....شوخي كردمانياي درخونمون؟!!!چشم اما يه جاهايي عمديه اونجاش كه عمدي نست درست كردم
+ كسايا 
گويا که جدا شده اي از بقيه گويا که سوخته اي که با همه بسازي ميسازي اما هيچکس شاهد سوختنت نيست و... آيا مي شد کيمياگر را خواند بدون اينکه قطره ي روغن از روي قاشق بيرون بريزد؟
پاسخ

روغن؟قاشق؟نفهميدم...شايدخيليا شاهد سوختنتن اماسوختن خودشون بادودش جلوچشاتوگرفته...ميدونم حتي احسانم ميگه خيلي نيمه پرليوانو ميبيني
+ م.م 
آره مهم اين است تا کجا دوام مي آوري؟؟گاهي در سربالا رفتنها خسته مي شوي خسته خسته وناگهان دلت مي خواهد همه چيز را ول کني چشمهايت را روي هم بگذاري وهرچه بادا باد در سرازيري بغلتي ولي پايان آن فاجعه است چون زندگي لجباز تر از آن است که با يک اخم کردن دست از سر ما بردارد شقايق هميشه خواهد بود وما تا شقايق هست زندگي بايد بکنيم اين يک اش است از طرف خاله........
پاسخ

خيلي مهمه.خيلي...امااگه زندگي لجبازه مگه ماروزندگي نساخته.پس مالجبازتريم....قضيه حرف آخرتونو نفهميدم؟اش از طرف خاله؟هنوز نميخاين معرفي كنين؟
   1   2      >