چرا اينجااينقدتاريکه.....؟

سلام. نوشته ات عالي بود دوست جونم. هرچند قبلا هم ميدونستم كه عالي مينويسي... ببخش كه زودتر نتونستم بيام و بخاطر وبلاگت قشنگت تبريك بگم.

شاد باشي

نفهميدم شما چي جواب دادي! يعني خيلي گنگ بود!
منظور من از تحميل، اينجا، تحميل فکر و نظرمون به آدم هاي ديگه مي شد! اصلا نمي فهمم شما چي گفتي! فقط گمان کردم شايد اين تحميل رو تحميل ديشبي دونسته باشيد!

حرف از اجبار و تحميل نبود! فقط ميخوام بفهممش! چون خودم هم ... بي خيال!
انشاالله که شما هميشه فعال باشي! منم هميشه مشتري کافه شما:)
موفق باشيد

دوست عزيز سلام ...

بايد بگم واقعا خوش وقت شدم كه اين چند دقيقه از وقتم رو مهمون وب شما بود و اين زمان به خوندن پست زيباي شما گذشت اگر كه ساخته و پرداخته ذهن خودتونه بايد به شما تبريك بگم و اگر نقل قول از جانب كس ديگه ايه بايد به حس سليقه شما آفرين گفت در هر حال ممنون كه من رو هم سهيم كرديد ...

موفق . شادكام . پيروز باشي

عليرضا

الان ساعت 6.26 شده و من تازه خوندن همه مطالب وبلاگ شما رو تموم کردم ولي هنوز لينک هايي رو که گذاشته بوديد کامل نخوندم!! جالب بودن ولي من چون مشتري سرزده اي بودم نظر ندادم!
من هنوز نتونستم منطق آدم هايي رو که واسه دلتنگي و نياز خودشون پشت سر يکي گريه مي کنند رو درک کنم! آخه مگه اينجا چه خبره غير... من فکر مي کنم همه آدم ها وقتي ميميرن که رسالتي که تو دنيا داشتن انجام شده باشه! يعني زندگي ها، سوالها، جوابها، دردها و کلا همه چيزهايي رو که خدا تو کوله بارشون گذاشته بود رو وقتي به دنيا بدن ميرن!! و اينکه آخه مگه فاصله بين آدم زنده با اون کسي که ديگه تو اين دنيا نيست چقدره؟ چند ساله؟
و يه عالمه سوال ديگه!
و يه سوال ديگه! چرا هميشه به خدا گفته ميشه پسرها رو حفظ کنه؟! البته من بهيچ وجه فمينيست نيستم! اين سوال رو از بچگي داشتم و الان يادم اومد که جوابش رو پيدا کنم!
فکر نميکنم اينکه آدم صبر به مرگ عزيزي مي کنه ربطي به جان سختي داشته باشه! رسم دنيا حرکت به سمت تعادل است! عادت هم نميتونه باشه! نميدونم...