تسبیح دیجیتال

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 
+ گامبو 

سلام. وبلاگتونو خوندم. خيلي خوب و راحت مي نويسين، برعکس من!قلمتون خيلي صميميه. خيلي خوشم اومد. من قبلا خيلي تلخ مي نوشتم و بازديد کننده هام چند برابر الان که دارم ملايم تر مي نويسم بود. نمي دونم چرا؟! از اين بابت ناراحت نيستم. الان وبلاگ من ( يا به قول شما کافه من) چند تا بيشتر بازديد کننده نداره که همين چند نفر واسه من کافيه.

نوستالژي دفترچه تلفن مجبورم کرد که برم سراغ وسيله هاي قديميم و دفترچه تلفن کهنه و پاره ام و هزارتا خرت و پرت ديگه که دلم خيلي واسشون تنگ شده بود. خيلي حس خوبي داشتم چون من هم عاشق نوستالژيم مخصوصا نوستالژي با طعم کاغذ کهنه و قديمي!. ممنون کافه چي!

راستي يهچيز ديگه ! مواظب قصه گوي مهربون من هم باشيد.

موفق باشيد و شااااد.


پاسخ

سلام.ممنون.هميشه شادبنويسين هرچندآدماباتلخي بيشترحال ميکنن.اماگاهي بايد برخلاف رودخونه رفت حتي به قيمت خفگي
+ قلعه 

بعضي از شماره ها رو بايد هزار مرتبه بنويسي .

بعضي ها رو هم يه كاري كني كه از قلم بيفته .

پاسخ

موافقم تاآخردنيا
+ پريسا 
نوشته هاتو دوست دارم!
پاسخ

قربونت برم.ممنون


درود بر شما

راستش بيش از آن چه که مي پنداشتم لذت بردم

ما را هم کلي نوستالژي تزريق نموديد!

قلم تان استوار است، استوار تر باد.

مستمر باشيد

پاسخ

درود.ممنون.خيلي خوش اومدين.چايي اول....
اميدوارم شمام درتمام مراحلخوب نباشين عالي باشين.منتظربازاومدنتون هستم
+ كسا 


گاهي اوقات هم شماره هايي هست که نميشه فراموششون کرد و هي دلت مي خواهد پاکش کني اما نمي شود چون دلت از آنها رنجيده از چند متري هم مي گذريد اما زورتان مي آيد که به هم سلام کنيد حتي اگر توي يک خانه بزرگ شده باشيد با هم فاميل و همسايه و برادر باشيد ... اما اينبار نمي شود نه مي شود شماره اش را دوباره در دفتر نوشت و نه مي شود فراموشش کرد

من چند بار نظر گذاشتم ولي اينجا نديدم حذفش مي کني کافه چي؟

پاسخ

سلام.خيلي خوش اومدين.
اين كه نتوني فراموش كني هميشه هست اما رنجش ميشه فراموش بشه .آدماروببخش نه واسه خاطراونا واسه خاطردل خودت .نه.اينجايه كافه ي دموكراتيكه اصلا حذف نميكنم .نميدونم اما شما برامن يه مشتري جديدين وخيلي خيلي خوش اومدين.چايي اول مهمون كافه چي.بفرماييد

salam

lahazati nab ba dr.chamran

dar webe in haghir

yeketaaz

ya ali

پاسخ

ممنون.چشم
+ حسين 
اها Ok رفيق
پاسخ

خوش اومدين
+ مينا 
سلام .عزيزجون سوژه خوبي دست مشتريان دادي بي اختيار همه را ياد گذشته ها انداختي دفترچه تلفن وآدمهايي که مرتب عوض مي شوندولي در اين بين شماره هايي هستند که نياز به نوشتن ندارند ودر ذهن آدمي هميشه حک شده اند شايد بيشترين تاثير را در حال ما گذاشته اند وخودشان جزئي از گذشته شده اند اين فقط يک حرف است گذشته را ول کن..نميشود حال ما شاخ و برگ گذشته مان است فراموشي آن فراموشي ريشه هاست نميگويم بچسب به گذشته ولي فراموشي آن هم غيرممکن است بايد باآن کنار آمد وساخت بقول يکي از دوستان با مهرباني همه بديهايش را پذيرفت وتصميم به عدم تکرارش گرفت شماره تلفن شما در ذهن من دنياي خاطره هاست که هرگز فراموش نميتوانم کرد.........موفق باشي
پاسخ

سلام.خوش اومدين به كافه ي ما.اينجايه رسم داريم چايي اول مهمون كافه چي.همه حرفاتون يه چك مارك اساسي داره مينا خانوم.باجمله آخرتون احساس كردم منوميشناسين كه احتمالا شماره تلفنمو داشتين اما من بجانياوردم؟خوشحال ميشم يه سرنخ بدين خانومم
سلام بر خواهر گرامي ومحترم دوست عزيزمان آقاي ...
خوبين چه خبرا؟
صرفا اومدم اعلام حضور کنم
يا علي
پاسخ

سلام.ممنون.بهتره آدم آدماروبا خودشون بشناسه نه باخواهر فلاني بودن.....ازحضورتون خوشحال شدم.بيشترخوشحال ميشم وقتي درمورد نبايدنوشتنم بنويسين

گفتيد نويسنده نيستيد و شاعر هم !
اما من فكر ميكنم نويسندگان و شاعران از زاويه اي به مسائل نگاه مي كنند كه ديگران يا نمي توانند از آن زاويه بنگرند و يا اساساً
از وجود چنان زاويه اي بي خبرند ! من لذت بردم از اين نويسندگي و شاعرانگي كه در اين پست تان بود ... آفرين !
خداوند همه مرحوم و مرحومه هاي تمام دفترچه هاي تلفن را رحمت كند ... همه را !
و من اكنون غرق در آن نوستالژي هستم كه اشارت كرديد ... موبايلم را ميگيرم دستم و نامها و شماره هايش را مرور ميكنم ...
من غرق در آن نوستالژي هستم كه اشارت كرديد
پاسخ

ممنون ازلطفتون وتشريف فرماييتون...اماهنوزم ميگم من هيچي نيستم فقط بلدم كاغذخط خطي كنم حالابراي نوشتن ياطراحي...امادرمورد حرفاتون ،ما ادما خيلي چيزاروداريم با موبايلاو لب تابامون گم ميكنيم.بازم بياين. خوشحال ميشم


گذشته هارو بريز دور رفيق

اين اتفاقات هست که زندگي رو ميسازه و الا اگر اتفاقات تلخ و شيرين نباشه زندگي معني پيدا نميکنه !

حالا شما بنداز کردن دفترچه تلفن

پاسخ

من هيچ وقت توگذشته زندگي نميكنم...به آينده فكرميكنم براش برنامه ميريزم اماتوش زندگي نميكنم.باروال زندگي ،تلخي وشيرينياشم كناراومدم داداشم...اماممنون ازحرفات واينكه به كافه ي ماسرزدين.ازاومدن دوباره تون خوشحال ميشم
آخي ... خدا رحمت کنه همه ي رفتنگانتون رو.
منم يه عمو داشتم که فوت شده و خونشون خيلي بزرگ و خيلي عجيب و تو در تو بود! جون مي داد براي قايم موشک!
و يه عمو ديگه که هنوز هست شکر خدا ولي خونشون رو عوض کرد و من هنوز تو خاطرات اون خونه قديمشونم!
پاسخ

خدا رفتگان شمارم بيامرزه.به عمودوميتونم طول عمربده