کافه محلی است برای جمع شدن وسرچشمه آغاز زایش هرچشمه است
یک روز خواهم رفت برای خاطر تمام آدمیان، نفس های تنگ، بغض های فروخورده، لرزش لب هایی که برای فریاد زدن نفس کم می آورند وچشمانی که برای بی حیا شدن جرات دریدن ندارند. یک روز خواهم رفت برای پیروزی آدمیانی که برای شکستنم شکست خورند،برای خاطر تمامشان، برای خودم، خودی که میان خودش و آدم ها گم میشد و پیدا میشد، نه خودش شد نه دیگری! نیمه ای شدن از نیمه بودن ها. یک روز از نیمه بودن ها خواهم رفت پ.ن1.کافه چی کاملا آدم شده مثل تمام آدمیان دونده پ.ن2. این متن در یک آنِ شلوغی آرام دنیا نوشته شده، دریکی از لحظاتی که از خواب آدم بودن پریده بودم وبخودم آمده بودم. همه تان داشته اید، از لحظاتی که دنیا عین فیلم میشود و تو در سکوت فقط خیره میشوی به رفت وآمد آدم ها
Design By : Pichak |