سفارش تبلیغ
صبا ویژن




















کافه محلی است برای جمع شدن وسرچشمه آغاز زایش هرچشمه است

تاحالا چقدرکارنکرده دارین؟کسی کاری بهتون گفته که انجام بده وشماانجامش ندادین؟همین فردابرین وانجامش بدین البته اگه از پشت بوم انداختن خودتون وبالا رفتن ازدیوارخونه ی مردم و...نباشه چون اولا تواین گونه مواردهمون یه بارنه گفتن به عمری بله گفتن می ارزه دومامن هیچ مسئولیتی نمیپذیرم. نمیدونم چندنفرفیلمyes manرودیده بابازی جیم کری،همین فردا میتونین برین وازکلوپ بگیرین ، فکرکنم ازاون کاراست که بهش بشه گفت بله! البته ازنظرمن!(نظرشخصی من: هرفیلم وکتابی ارزش یه باردیدن و خوندن داره حتی اگه نویسنده یا فیلمنامه نویس فقط براپول انجام داده باشه، چون تانبینی وتا نخونی نمیتونی به صرف حرف بقیه بگی خوب نبود وباخوبا مقایسه کنی،البته این حرفم کلی مخالف داره ،شمام میتونین موافق یا مخالف باشین) اما فیلم yes man، یه جمله ی فیلم تقریبابه کلش می ارزه امابازم برین ببینین شایدشمایه جمله بهتر ازتوش درآوردین،اون جایی که جیم کری به مرده میگه خودت گفتی به همه چی بگم بله ومرده میگه من گفتم اما فکرکردم خودت میفهمی به چی حتمابگی نه!

حالا چرا گفتم؟!امروز کتاب شرق بنفشه روتموم کردم، کتابی که استادمون چندسال پیش توصیه بخوندنش کرده بود وماهم عین همه ی شاگردا گوش کرده بودیم والان بعدازچندسال من اون کتاب روخوندم.نمیدونم چندتاازبچه های کلاس خوندن پس گناه خودمو گردن اونا نمیندازم چون احتمال صددرصدبگیرین که تنبلشون منم!

اینجانب هم کلی دلیل میتونم بیارم که مهمترین اون کلی دلیل اینه که من یه عادت بد خیلی قدیمی دارم، کتابی روکه امانت میگیرم راحت نمیتونم بخونم ، دوست دارم کتاب مال خودم باشه تا بخونموبعدلذت خوندنش روباکتابخونم وباکسایی که برام مهمند باامانت دادن کتاب بهشون قسمت کنم،البته درمورد کتب درسی که حتمابایدمال خود باشه وگرنه اون درس پاس نمیشه!_درمورد کتبی که درصورت نیافتن کپی کنم بایدبگم عمرابالای 15بشم_شایدعادت بدیه اما ترک نمیشه....

کتاب شرق بنفشه هم گرفتارهمین دردسرشد تااینکه هفته ی پیش دریک سفراجباری که برام پیش اومد دریک کتابفروشی ازشهرهای ایران پیداش کردم وامروز خوندنش تموم شد.

به همتون پیشنهادمیکنم بخونینشه ! شرق بنفشه ازشهریارمندنی پور،مخصوصاداستان اولش که رومن حسابی تاثیرگذاشت.میخام برگردم به یکی ازمطالب قبلی خودم باعنوان یه سوال وبگم بعدازمدتهابرای کتابی بنام شرق بنفشه گریه کردم.فکرکنم اینکه یه دختربگه گریه کردم اصلا عیبی نداره این مردان که نبایدگریه کنن ،البته منم دیگه برونمیزنم که مردا توخلوت خودشون خیلی بیشترازماگریه میکنن،البته ازنظرمن عیب نیست چون خداتوانایی بد به آدم نمیده گریه هم یه جورتواناییه وبازم بنظرمن بدنیست حتی برامرد.
واماشرق بنفشه، داستان یه عاشقی پاک، عاشقی توشهرعشاق وآقای مندنی پوراین عشقوخیلی قشنگ توفضای حافظیه آورده ، راهی روکه برای حرف زدن باهم انتخاب میکنن، کاملا میتونی فضا وشخصیتاروتصورکنی وتومحیط حافظه باذبیح وارغوان قدم بزنی وبشی راوی...بخونین!حتمابخونین!.بازم میگم بدون هیچ توضیحی بایدخودتون بخونین تابفهمین هیچ کدوم ازجملات من وصف حال یه لحظتون نمیشه وقت خوندن!

پ.ن1:من تقریبااکثرشهرهای معروف ایرانو رفتم،اماشیرازوندیدم اماشیرازهمیشه برام مقدس بوده وهست ویکی ازآرزوهام اینه که ببینمش مخصوصا حافظیه وتخت جمشید.

پ.ن2:نمیخام خودموباشهریارمقایسه کنم که حتی تصورشم براخودم خنده داره چه برسه به دیگران،امااونم شیرازوندیده بوده ومیگن عاشق شیراز بوده ،منم تقریباهمونطورم،البته من موضوع شهریاروتازه فهمیدم


نوشته شده در سه شنبه 89/3/11ساعت 11:31 عصرکافه چی: س.س انعام ازمشتریان ( ) |


Design By : Pichak